دسته : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , نبض احساس , ,

در سرم جز فکر تو نیست فکری دگر
در قلبم جز عشق تو نیست عشقی دگر
باز می بینم عکس زیبایت را با دیده ی تر
می خوانم نامت را شاید آیی باری دگر
راه وصلت می شود سهل باشد مگر
جز صبوری چاره ای می شود پیدا مگر
خوب می دانم که عشقت نمی یابد ثمر
لیک اصرار می کند این دل خونین جگر
نیست جز خیالی این شادی های زودگذر
این فراغ را نیست از پایان گویی هیچ اثر
عشق من را جز سپاسی نمی دهی پاسخ دگر
می شود پیدا از این بدتر قصاصی هیچ مگر
آغوشت را چه محتاجم می رسانم خود را آسیمه سر
پرِ بغضم کاش می شد گیرم آغوشت را به بر
چه بی اندازه دلتنگم خون می بارم شب تا سحر
ولی افسوس چه بی رحمانه می کنی از من گذر
نیست سهمم او، از این دنیا ای دل شوریده سر
از چه می نالی و می کنی باز مرا خونین جگر
چه گویم که نباشد تکرار درد من با چشم تر
شرح این حیرانی گویم با شعر "سایه" باری دگر
امروز که محتاج توام جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
فرزانه. ل
برچسب ها : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , نبض احساس ,
دسته : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , نبض احساس , ,

منم این شب و تاریکی
تو آن سرچشمه ی نوری
چنین دوری و نزدیکی
ندارد در باورم جایی
******
دلم خوش بود می بینی
تمام عشق و شیدایی
ولی تنها تو خندیدی
به این حال تماشایی
******
زنی هر دم چشمک
به طنازی و غمازی
چه پرسم من زتو چونکه
تو عشق دیگری داری
******
شدی پیدا درخشیدی
در این ژرفای تاریکی
فراموشی شده سهمم
تقاص یک عمر خاموشی
*******
چنان نالان و دلخونم
از این تقدیر اجباری
که بازی می کند با من
در این دنیای پوشالی
*******
نباشد مقصدم جز تو
نباشد در سرم یاری
چرا اینگونه هستی تو؟
تو در این دل، تو در آغوش آن یاری
********
وجودم پر ز تو اما
کنارم خالیِ خالی
کم آوردم دگر از این
نبودن های تکراری
شعر از خودم فرزانه لادانی
برچسب ها : دلنوشته , شعر , عاشقانه , تلخ نوشته , فرزانه , لادانی , نبض احساس ,
دسته : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , عکس نوشته , نبض احساس , ,

سه شنبه، چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه
می شمارم روزها را
1، 2، 3 ،4
خط می زنم ساعت ها را
آبی، قرمز، سفید، مشکی
عوض می کنم شال هایم را
بارها و بارها مرور میکنم حرفایم را
قرار است بزرگترین اتفاق زندگیم بیافتد
تو به دیدنم می آیی.
خدایا بگذرد این روزها
برسد هرچه زودتر آنکه برده از من
آرام و قرارم را
مدت هاست برای دیدنت نقشه ها ریخته ام
میخواهم بعد دیدنت
به تمام عالم و آدم
هر غریبه و آشنایی
اصلا به هر رهگذری
بگویم این همان آدمیست که
آرام و قرارم را، شب و روزم را، دل و دینم را
همه را به یکباره از آن خود کرده،
همان کسی که بی توجه به پایان راه دوستش دارم.
تو بیا...
من، روز، ساعت و تمام آدم های این شهر چشم انتظار توایم.
تنها تو بیا.
ای عزیزترینم
تا با تمام وجودم بگویم:
"دوستت دارم"
جمله از خودم (فرزانه)
برچسب ها : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , عکس نوشته , نبض احساس ,
دسته : دلنوشته , عکس نوشته , نبض احساس , ,

قبل از تو بسیاری چیزها را نمی شناختم.
پیش از آمدنت بعضی کلمات برای من تنها معنای داخل فرهنگ لغات را داشتن.
دلتنگی :ملالت . پریشانی . اضطراب
دوست داشتن : مهر ورزیدن و علاقه و وابستگی داشتن به کسی
عشق: علاقه شدید قلبی.
اما پس آمدنت همه چیز رنگ و بوی دیگری گرفت
واژه ها جان گرفتند در پیش چشمانم
و با بند بند وجودم درکشان کردم.
دوست داشتن یعنی قلب من که برای تو می تپد.
یعنی چشم من که تا هستی جز تو را نمی بیند؛
وقتی نیستی پریشان حال به دنبالت می گردد.
یعنی دستانم که تنها با دستان تو پر می شود.
یعنی لبخند و اشکی که وابسته به خنده و اشک توست.
یعنی پاهایی که از هر مسیری باز هم بسوی تو کشیده می شوند.
یعنی آغوشی امن که تنها جایگاه یک نفر است.
حتی جاده هایی که تو تمام مقصدهایشان هستی.
دلتنگی یعنی پریشان احوالی من حتی برای یک لحظه نبودنت؛
یعنی جنون حتمی من اگر ترکم کنی.
و عشق یعنی تو ...
تویی که تمام منی
جمله از خودم (فرزانه)
برچسب ها : دلنوشته , شعرهای عاشقانه, نبض احساس ,
دسته : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , عکس نوشته , نبض احساس , ,

تکرار، تکرار، تکرار
تمام روزهای من با تکرار می گذرد.
تکرار نبودن، ندیدن و رفتن تو
تکرار تنهایی پر باران من
تکرار دلتنگی بی انتهای قلب من
اما ...
حسرت لمس آغوش تو
دیوانه کننده ترین عذاب
روزهای پر تکرار عمرم شده است.
جمله از خودم(فرزانه)
برچسب ها : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , نبض احساس ,
دسته : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , نبض احساس , ,

ورق میزدم
خاطرات خاک خورده ی روزگاری نه چندان دورم را.
زمانی که شادی مهمان قلبم بود
حتی وقتی که چشمانم بارانی بود!
زمانی که تو بودی صاحب قلبم و مهمان قلبت بودم.
اما چرخ گردون به کام من نگشت !!!
هر کدام از ما به جایگاهش برگشت
من مهمانت بودم و هر مهمانی روزی رفتنی است
اما تو صاحب قلبم بودی و ماندی!
من رفتم بی اختیار. جا گرفت دیگری در قلبت و دیگر جایی برای من نماند.
این روزها ...
با اینکه چشمانم می خندند اما هوای قلبم بد بارانیست.
شاید سهم من از روزگار
فقط مهمانی چند روزه بودن، بود!
جمله از خودم ( فرزانه)
برچسب ها : دلنوشته , عاشقانه , تلخ نوشته , نبض , احساس ,
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , عکس نوشته , نبض احساس , ,

بستم؛ چشمم را، دلم را... به روی دنیا، به چشمانت
دیدم؛ عشق را، بی مهری را ... در نگاهم، در نگاهت
بستی؛ چشمت را، قلبت را ... به روی عشقم، به روی قلبم
شکست؛ دلم، غرورم ... جلوی چشمانت، به زیر پاهایت
رفتم، رفتی ... بی اراده، بی تفاوت!
می مانم، پای دلداگیم، روی حرفایم.
خوب باش، بی من، با او!
خوبم؛ با خوبی تو، حتی در کنار او!!!
جمله از خودم(فرزانه)
برچسب ها : دلنوشته , عاشقانه , تلخ نوشته،نبض،احساس ,
دسته : دلنوشته , تلخ نوشته , عکس نوشته , نبض احساس , ,

صدا.
در هیاهو و انفجار صداهای دنیا
روزگار من سرشار از سکوت است.
سکوتی که تا تو باز مرا به نام کوچکم نخوانی قصد شکسته شدن ندارد.
دلم برای بار دیگر شنیدن صدایت درون سینه بی قراری میکند.
کاش می دانستی صدای تو زیباترین طنینی است که تا به حال شناخته ام.
شاید
اگر حالم را می دانستی؛ مرا از حداقل ترین ها محروم نمی ساختی!
کاش
فردا که بیاید؛ روز شکسته شدن و پایان یافتن سکوت دنیای من باشد.
جمله از خودم(فرزانه)
برچسب ها : دلنوشته , عاشقانه , تلخ نوشته،نبض،احساس ,
دسته : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , نبض احساس , ,

فاصله ها ...
دوست داشتن ...
سخت ترین نوع دوست داشتن
دوست داشتن همراه با فاصله هاست.
چه سخت است
دلتنگ دیدار عزیزی باشی که دیدارش آرزویی باشد دست نیافتنی.
چه سخت است
تصور گرفتن دستانی که شاید برایت همیشه حسرت بماند.
و چه عذاب بزرگیست
گذشتن از آغوشی که اگر فاصله ها نبود ...
شاید سهم تو بود.
لعنت به فاصله ها.
جمله از خودم(فرزانه)
برچسب ها : دلنوشته , عاشقانه , تلخ نوشته , نبض , احساس ,
دسته : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , نبض احساس , ,

این روزها ...
سهم من از زندگی بی تابی های روزانه و بی خوابی های شبانه است.
این روزها ...
گذر ثانیه هام پر از دلتنگی نبودن توست.
این روزها ...
قلب من سرشار از دوست داشتن کسی است که قسمت من نیست.
کاش بودی ...
کاش تو بودی پایان آشوب هایم.
کاش بدون ترس از دست دادنت از دوست داشتنت لذت می بردم.
اما
حتی خیالت هم برای من پر از ترس جداییست ...
این روزها ...
جمله از خودم( فرزانه)
برچسب ها : دلنوشته , عاشقانه , تلخ نوشته،نبض،احساس ,
دسته : دلنوشته , شعرهای عاشقانه , تلخ نوشته , نبض احساس , ,

دیروز، امروز، فردا
امروز هم یکی از هزاران فرداهایی است
که قول داده بودی بیایی!
امروزها دیروز شد ...
فردا ها امروز ...
دیروز ها گذشت و تمام گشت.
تقویمم پر شده از فرداهای خط خورده و نیامده ی تو ...
چرا نمی آیی؟
جمله از خودم (فرزانه)
برچسب ها : دلنوشته , عاشقانه , تلخ نوشته , نبض , احساس ,